بهار نارنج

زندگی خالی نیست؛مهربانی هست،سیب هست،ایمان هست،تا شقایق هست زندگی باید کرد.

بهار نارنج

زندگی خالی نیست؛مهربانی هست،سیب هست،ایمان هست،تا شقایق هست زندگی باید کرد.

:: ۸/۸/۸۸ مبارک ! ::

 

« به نام خدا »  

 

میلاد با سعادت حضرت امام رضا (ع) بر شما مبارکباد. 

  

 

نظرات 15 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 9 آبان 1388 ساعت 08:00 ب.ظ

یا حق
سلام صحرای گلم .. گل صحرا ..
منم با تاخیر تبریکم میگم دیروز خونه نبودم تا بیام پیشت .. اخه بله برونه خالم بودش یه جورایی ..
چقدر این روزاخبرای خوب خوب میشنوم خدا کنه همیشه همین طوری باشه ..

سلام راضیه گلی چطوری؟
منم تبریک میگم دوباره. به به مبارک باشه انشاالله خاله ات خوشبخت بشه. حالا کی نوبت خودت میشه!!
امیدوارم همیشه خبرای خوب بشنوی..

راضیه شنبه 9 آبان 1388 ساعت 08:01 ب.ظ

اون بالایی منما یادم رفت اسممو بزنم هههههه

پریسا دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 02:52 ب.ظ http://baranobad.blogfa.com

سلام صحرا جونم

عید شما هم مبارک گلم . پوستر خوشگلت رو هم واسه یادگاری سیوش کردم .

بوووس .

پریسا جون سلام
عید گذشته ات رو بازم تبریک میگم. چشمات خوشگله خانمی..
بووووووووووووووووس

پریسا دوشنبه 11 آبان 1388 ساعت 02:53 ب.ظ http://baranobad.blogfa.com


راستی خوشحالم میشم مشهد در خدمتتون باشم ... زهره جان هم فکر کنم تو قسمت دوم سفرنامه ش یه چیزایی در موردم بنویسه .... منم دوست دارم .

حتما حتما خدمت میرسیم (خودم که خودمو دعوت کردم!! ) احتمالا همونیه که میگی پس منتظر ادامه سفرنامه صبا نه ببخشید سفرنامه زهره میشیم!!

زهره سه‌شنبه 12 آبان 1388 ساعت 10:30 ب.ظ http://golesorkh.parsiblog.com/

سلاااااااااااااام
خوبی خانومی؟
آرررررررررررررررررررررررره سوتی داده بودی در حد تیم ملی
اما اشکال نداره...آب از سر ما گذشته....
ممنون بابت کامنت مفصلت..آره خوب
یه جورایی کلیات ماجرا همینه که گفتی...
تو درست می گی - منم خیلی سعی کردم کنارش بذارم ولی به قول تو هر بار از یه جایی چیزی می رسه که باعث شه همه ی جهت فکرم برگرده سمتش...البته نه از جانب خودش..از مسائل اطراف...و منم می رسم به همین که شاید خدا می خواد فراموش نشه...
و اگر شناخت من درست باشه ازش و همونطوری باشه که من فکر می کنم الآنم جایی یا در موقعیتیه که نمی تونه خبر بده بهم یا شاید نمی خواد.................
نمیدونم صحرا جون...
شایدم من کلآ اشتباه کردم و اونی نیس که من فکر می کنم..احتمالآ گذر زمان همه چیز رو مشخص میکنه....
بازم ممنون
می بوسمت خانومی و می دوستمت
و آرزوی خوشبختی جاودانه دارم واسه تون
میام بازم پیشت
مواظب خودت باش
بوووووووووووووووووووووووووووس

زهره جونم سلااااااااااااام
اول بازم عرض شرمندگی بابت سوتی ضایعی که دادم!!! واقعا نمی دونم چرا هرجا میخوام خصوصی بذارم اینجوری میشه!!
کامنت مفصل هم که خیلی چیزی نبود فقط یه کم پرحرفی!! گفتم که خودت بهتر از هر کسی میدونی چی درسته. همونطور که گفتی شاید گذشت زمان بهترین گزینه باشه. چون خیلی وقتها این زمانه که همه چیزو حل میکنه.
فقط امیدوارم هر چی هست آخرش برات خوب و خوش باشه...
ممنون از آرزوی خوبت تو هم مواظب خودت باش..

زهره سه‌شنبه 12 آبان 1388 ساعت 10:32 ب.ظ http://golesorkh.parsiblog.com/

راستی من همون دیشب هم اومدم ولی وبلاگت باز نشد هرکاری کردم...

دیگه اینکه احتمالآ تا امشب قسمت دوم سفرنامه رو می ذارم

چیز عجیبی نیست این وبلاگها بعضی وقتها قات میزنن!! سفرنامه تو اومدم خوندم خییییییییییلی جالب بود.

زهره سه‌شنبه 3 آذر 1388 ساعت 12:15 ق.ظ

تق تق تق!
کسی خونه نیس؟
توی اون خونتون کامنت دارین

بوووووووس

سلام نه یه مدتی کسی خونه نبود!!
حالا هستم!! چشم رفتم که ببینمممم ...

پریسا سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 08:26 ب.ظ

سلام صحرا جان

لطفا دیار آرزو رو چک کن کامنت گذاشتم

پریسا جان سلام
دیار آرزو رو چک کردم کامنتی ندیدم که...

پریسا سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 08:32 ب.ظ


صحرا جان من برای شما میلی نفرستادم که گفتی مبهم بوده و توضیح بدم . گیج شدم میشه لطف کنی بیای وبم و من رو روشن کنی . ممنون عزیزم .

پریسا جون سلام
من گفتم میل فرستادی؟ خودم هم گیج شدم آخه من اصلا یک ماهی میشه که نتونستم بیام توی وب !! میگردم توی وبت ببینم چی بده میام بهت میگم..
می دوستمت

راضیه دوشنبه 23 آذر 1388 ساعت 11:15 ب.ظ

سلام ..
کوشی کجایی؟ هستی ؟ نیستی؟ ای بابا تو هم قاطی .... شدی دیگه نمیشه پیدات کرد که ... . باید بگیم صحرا بابای ..






زهره گلم ... پریسا جونم عرض ادبو احترام ..... دلم برای وبلاگاتون خیلی تنگ شده اما ................

سلام
من کجام ؟ همینجا!! صحرا اینجا صحرا اونجا صحرا همه جاااااااااا !!!
خوب چیکار کنم هم اون که گفتی هست هم دیگه امتحانهای میان ترم شروع شده بود اصلا فرصت نکرده بودم بیام پیشتون...
خوب ببخشید دیگه بااااشه؟؟

زهره یکشنبه 29 آذر 1388 ساعت 11:57 ب.ظ

راضیه جون خب چرا نمیای از اونوراااااااااا؟


صحرا جون بیا بخون و بکامنت:)

زهره جمعه 23 بهمن 1388 ساعت 02:47 ق.ظ

کجایی؟

زهره دوشنبه 24 اسفند 1388 ساعت 11:47 ب.ظ

صحراییییییییییییییییی

زهره سه‌شنبه 3 فروردین 1389 ساعت 12:51 ق.ظ http://golesorkh.parsiblog.com/

کجایی تو؟
سال نو مبارررررررررررررک
بووووووووووووووووووووووس

راضیه چهارشنبه 18 فروردین 1389 ساعت 09:47 ب.ظ

سلام

نه خداروشکر صحرا خوبه زندست ..
سال نو تو هم مبارک خانومم ..
ایشالا سال خیلی خوبی داشته باشی .. ایشالا به ارزوهای قشنگت برسی .. و ماندگارترین خاطراتت امسال رقم بخوره .. دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد